تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
سایه ای از یک مَن


۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

هیچ وقت دوست نداشتم قلبِ کامل باشم ...

همیشه دنبال نصفِ قلب بودن ، بودم ...

آخر اصلا قلب بودن که به قلبِ قلبِ قلب بودن نیست ...
قلب باید پازل باشد ...
همیشه به تمام تکه هایش برای قلبِ قلبِ قلب بودن نیاز داشته باشی ...
وقتی تکه ای گم میشود با تمام وجود درک کنی که انگار چیزی نیست ...
بعد تنها این نیست که ...
وقتی قلبت میشکند ...
وقتی ترک های قلبت همه ی تکه های پازل را فرامیگیرد ...
وقتی تک تکِ تکه های پازل جزئی از دردِ کل قلب را نشان داد ...
آنجاست که قشنگ است ...
نه این که قشنگ باشد ها ...
لااقل میفهمی که به اندازه تمام تکه هایِ پازلِ قلبت ...
همین :)




محمد حسین ۹۶-۳-۱۸ ۵ ۰ ۵۷۵

محمد حسین ۹۶-۳-۱۸ ۵ ۰ ۵۷۵


هر چقدر هم که همه بروند آخر #سایه ات می ماند ...

باید از سایه ات مواظبت کنی ... در برابر سایه های دیگران ...

امروز سایه ام درد میکند ...

نه که سایه ای اذیتش کرده باشد ها ... نه ...

اصلا مگر من میگذارم که سایه ای سایه ام را اذیتم کند ؟ با تیر میزنمش ...

حتی شما دوست عزیز ... سایه ات را با تیر میزنم ...

سایه ام درد میکشد ...

حرف که نمیزند ... منتها هی دستش را بر روی قلبش میگذارد ...

هی دستانش به سمت چشمانش میرود و البته دستانش #محو میشود ...

نمیدانم گریه هایش را پاک میکند یا از خستگی چشمانش را میمالد تا احساس راحتی کند ...

به هر حال خیلی نگرانِ سایه ام هستم ...

اگر بگذارد و برود چه ؟ آن وقت ... چه می شود ؟

...

..

.

ای سایه مرا ترک مکن

من با تو خوشم (قلب) ...



محمد حسین ۹۶-۳-۰۸ ۳ ۰ ۴۱۴

محمد حسین ۹۶-۳-۰۸ ۳ ۰ ۴۱۴


افکار و تمام حرف های ناگفته ای که نوشتن تنها راه حلش است ؛ شاید .